نتایج جستجو برای عبارت :

اُپنینگِ مراسمِ زار

از خاطره بازی موسیقیایی امشب با ع. دریافتم که من بعضی آهنگا رو به اندازه‌ی ۱۰ سال گوش‌دادم. چون به محض این که می‌شنیدم‌شون می‌گفتم «بزن بعدی.» 

×  درست استفاده کنیم از آپشن " " .
×× چه قدر ع. توی پیدا کردن این زیرخاکیا خوبه.
دیشب رفته بودیم برای مراسمِ جشنِ میلاد . آتیش بازی رو تا حالا از نزدیک ندیده بودم . خیلی با حال بود . مِث میدون جنگ بود . محمد حسین که خیلی ترسیده بود و فقط می گفت بریم :) آخرش هم دو تا عیدی گرفتیم از حضرت . خانم روشنا می گن دقیقا وسط مراسم ازشون خواستم که شب میلادشون یک عیدی به ما بدن :) با خودم می گم خوش به حالت که دعاهات انقدر به استجابت نزدیکه ... این حتما به برکتِ دختریه که قراره خدا بهمون بده ... خانمِ روشنا به شدّت به این موضوع اعتقاد دارن که بچّه
دکتر چنگیز مولایی نیز با اشاره به ممنوعیت کشتار بی‌رویه و قربانی شبانه از سوی زردشت گوید: «اجرای مراسم قربانی و تهیه نوشیدنی هوم در مراسمِ یسنا از صدر دیانت زردشتی تا کنون از اهمیت اساسی برخوردار بوده است و اگر زردشت با چنین مراسمی کاملا مخالفت داشت و اجرای آن را تحریم کرده بود، دوام و بقای چنین رسمی در سنت زردشتیان کاملا بعید می‌نمود»[1].
 
[1]- مولایی چنگیز، 1393، زردشت و دین او، در تاریخ جامع ایران، ج 4، ص 390.
نمی‌دانم که دیشبِ من چه‌قدرش خودِ برآمده‌ی من بود و چه‌قدرش جلوه‌‌نماییِ دوزخ.
در این سه بار دوبارش منجر به ژستی اصیل و نهایی شد. (اصیل؟)
~
بارِ اول: ژستِ مواجهه با مرکز و کنترلِ جزئیات در بسط و قبضِ دایره.
مشاهدات‌ام را از حضور در آن الگو در قطعه‌ای به اسمِ «طواف» نوشته‌ام.
~
بارِ دوم:
~
بارِ سوم: شیطان. من از کالبدِ خودم کش می‌آمدم و عقب می‌رفتم اما ردِ کش‌آمدن‌ام پیدا بود. (شبیهِ وقت‌هایی که ویندوزِ XP  هنگ می‌کند.) و در پشتِ من، نسخه‌ای
تاریخچه چای در جهان را باید به شیوه‌ی تطبیقی بررسی کرد؛ زیرا خاستگاه‌های متفاوت و سرگذشت‌های چندگانه‌ای در مورد پیدایش و رواج کشت و مصرف چای در جهان وجود دارد که در آن‌ها گاهی مرزِ بین افسانه و واقعیت مشخص نیست. با بررسی اکثر منابع علمی و معتبر، می‌توان به جمع‌بندی نسبی در مورد تاریخچه چای به شرح در پی آمده رسید:
چای چیست و کشت چای و فرآوری آن چگونه انجام می‌شود؟
از جنبه‌ی علمی، گیاه و نوشیدنی حاصل از یک گل زینتی به نام علمی Camellia sinensis ر
″اوس(استاد) عزیز″ پُکی به سیگارِ لایِ انگشتانش زد و کنار پنجره رفت. پرده را کنار زد و به خیابان نگاهی انداخت. نم‌نم بارانِ بهاری، عابر‌ین را مجبور کرده بود که چتر بر سرِ خود بگیرند. عده ای هم که چتر نداشتند در کنار ساختمان هایِ بلند راه می‌رفتند که کمتر خیس شوند و تعدادی هم با قبول دست پر لطف و برکت باران، عاشقانه زیر نم‌نم باران قدم بر‌می‌داشتند.- بزار یه خورده هوایِ اتاق عوض بشه.و با گفتن این حرف‌ها، ″اوس‌عزیز″ پنجره را باز کرد. موجِ خ
″اوس(استاد) عزیز″ پُکی به سیگارِ لایِ انگشتانش زد و کنار پنجره رفت. پرده را کنار زد و به خیابان نگاهی انداخت. نم‌نم بارانِ بهاری، مردمِ عابر را مجبور کرده بود که چتر بر سرِ خود بگیرند. عده ای هم که چتر نداشتند در کنار ساختمان هایِ بلند راه می‌رفتند که کمتر خیس شوند و تعدادی هم با قبول دست پر لطف و برکت باران، عاشقانه زیر نم‌نم باران قدم بر‌می‌داشتند.- بزار یه خورده هوایِ اتاق عوض بشه.و با گفتن این حرف‌ها، ″اوس‌ عزیز″ پنجره را باز کرد. همر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها